این قسمت :ماجراهای ترم یک

این قسمت :ماجراهای ترم یک...

تنهایے تان را با ڪسے قسمت ڪنید ڪه سال ها بعد ، شما را همین گونه ڪه هستید دوستـــــ بدارد با موے سپیدتان ، شیـار زیر چشمتـان و لرزش دستـــــ و دلتـــانـ ___________________________________________   بچه ها هرگز مادرشانرا زشت نمیدانند؛ اگرکسی یاجایی را دوست داشته باشید آنها را زیبا هم خواهید یافت،زیرا حس زیبا دیدن همان عشق است ___________________________________________ سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد!  ____________________________________________ ما به این دلیل روی کره ی زمین زندگی می کنیم که از زندگی لذت ببریم به حرف های کسانی که به شما چیزی غیر از این می گویند گوش ندهید  ___________________________________________________________ خنداندن افراد موجب فراموشی مشکلاتشان می شود. چه انسان نیکوکاری ست آن کس که فراموشی را به دیگران هدیه می دهد. ___________________________________________________ بهترین صدقه ان است که میان دونفر رااصلاح کنیم بهترین صدقه نگهداری زبان اززشتی هااست ______________________________________________ تنها غرور است که انسانیت را به باد میدهد ما از مشتی خاکیم وبه آن برمی گردیم تا میتوانی دستی بگیرو مهربان باش _________________________________________ انسان بزرگ نمیشود جز به وسیله ی فڪرش، شریف نمیشود، جز به و این قسمت :ماجراهای ترم یک...

این قسمت :ماجراهای ترم یک...

تقدیم به با احترام تقدیم می شود به آتش نشانی که در آتش سوخت تا هم نوعش را نجات دهدتقدیم به فرزندش که برای همیشه از دیدن پدر محروم شدتقدیم به عربی که پای سفره جذامی ها نشستتقدیم به مادری که سی سال چشم به راه استخوان های پسرش بودتقدیم به کودکی که زیر آوارهای زلزله همراه آرزوهایش دفن شدتقدیم به دختری که موهایش ریخت ولی گریه نکردتقدیم به نوجوانی که از آرزوهایش گذشت و زیر تانک محو شدتقدیم به پیر مردی که در جوانی همسرش را از دست داد ولی ازدواج نکردتقدیم به دلی که شکست ولی دلی را نشکستتقدیم به پسرک آدامس فروشی که به گناه اعتیاد پدرش هرروز در خیابان های تهران با مرگ روبه رو میشود و هنوز امیدوار استتقدیم به انسانی که خوب است هرچند با او بد باشندتقدیم به همسر مضطرب روبه روی اتاق عمل تقدیم به مادری که این قسمت :ماجراهای ترم یک...

عشق ؟؟؟؟؟؟عشق حسی است که تنها درقلب نمی گنجدبلکه تمام وجود عاشق را میگیرد عاشقی که عاشق نیست همیشه دنبال شناخت بیشتر است و آخر هیچعشق حسی ست که گذشت و آرامش میگذارد در قلب عاشق نه خودخواهی وگستاخیعشق با خداست چون سنت است عشقی که با آن خدا فراموش شود عشق نیستزلیخا چون خدارا پیدا کرد به یوسف رسید وگر نه تا ابد در آرزوی یوسف میماندعاشقی که مرگ را با معشوق یکسان میداند عاشق نیست،عشق پاک استعشق هدفش بقای گونه نیست گرچه به آن منجر شودعاشق و معشوق نیازی به تغییر دادن هم ندارند عاشق معشوق را همان گونه که هست میخواهدعشق آرامشی است بدون وابستگی چون عاشق واقعی همیشه روح خودش را با روح معشوق یکی میداند عاشق واقعی به هیچ رنگ و لعابی دل نمی بندد به دل، دل می بنددظاهر معشوق هرگونه تغییر کند عشق تغییری نمی این قسمت :ماجراهای ترم یک...

ینو آویزه گوشت کن!!
بادل کسی بازی نکن
دست 
بالای 
دست زیاده....

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

بادل هیچ کس بازی نکن 

شاید او از تمام نگاه ها روی برگردانده باشد صرفا تا نگاهش با نگاه تو عجین شود

اگر بادلش بازی کردی ،

شک نکن روزی عاشق میشوی

آنگاه از تمام نگاه ها چشم میپوشی به‌خاطر معشوقه ات 

چه حالی داری وقتی میفهمی دل او با دیگریست 

 دنیا این است،تاوان دل شکستن ،شکسته شدن است

جرئتش را داری ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

این قسمت :ماجراهای ترم یک...

نه مستی نشان کفر است و نه جانماز نشان دینداری،
نه پاکان را باکی از مستی و نه مستان را امکان دورویی،
نه مویی نمایان نشان از هرزگی و نه چهارقد نشانه پاکی،
هر کس آن است که ببوید نه آن است که ظاهرش بگوید،
نه می خواهم مدافع بدی باشم و نه در فکر تدفین حقیقت،
قضاوت کار اوست، منان است،
یکطرفه به سوی قاضی نرویم، با فکر به این محدودی ...
بزرگی خلقت خداوند را قضاوت نکنیم، هر که هر چه هست خوب است

،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،

این قسمت :ماجراهای ترم یک...

غم خوبه اگه به احساس آرامش منجرشه وشادی خوبه اگه به احساس آرامش بدل شه  شاید آرامش مخلوطی از غم وشادی باشه شاید آرامش به معنای تهی بودن از غم ها وشادی هاباشه خیلی ازشادی ها کینه هستن مثل زمانی که انتقام می گیرید این شادی نیست بلکه عین غمه وخیلی شادی ها باغم پیوند می خورن وآرامش روایجاد میکننمن ترجیح میدم یه بچه سرطانی روشادکنم وبه آرامش برسم(مخلوطی ازغم وشادی) تابرم شهر بازی وجیغ بزنم(فقط شادی) ،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،مونا دلم برایت تنگ میشود برای حرف هایت بچه بازی هایت  اشک هایت‌ برای غمت ،غصه ات  برای دغدغه هایت ،برای شانزده سالگیت  مونا تو بخشی از وجودمی  ،برای همیشه  حتی اگر دیگر نباشی این قسمت :ماجراهای ترم یک...

نسخه فوق العاده  یک پزشک مغز واعصاب برای بیمارش ۱_سفر به طبیعت و جنگل هفته ای یکبار ۲_رفتن به کوهستان و جنگل دوهر هفته یکبار 3_رفتن به رود خانه و آبتنی هرماه یکبار ۴_رقص وشادی با خانواده هفته ای یکبار ۵_سبزیجات تازه هر وعده غذایی خودمم چند تااضافه کنم تنهایی  غروب آفتاب و خزیدنش پشت کوه  را به تماشا نشستن تاب بازی روی طناب آویزون از درخت زیر باران بدون چتر قدم زدن  پای برهنه روی برف دویدن  برای خودت هدیه خریدن  درشبی که برق شهر رفته به آسمان نگریستن سوارکاری تو  روستای مادر بزرگ کنار کتابای درسی یه کتابچه فال حافظ گذاشتن قاصدک را با باد راهی کردن  این قسمت :ماجراهای ترم یک...

این قسمت :ماجراهای ترم یک...